ظرفی که درمها در آن نگه دارند. (آنندراج). صندوق پول. کیسۀ پول. (ناظم الاطباء) : قلمدانش از بس درم دان شده غلافش به دستور همیان شده. ملا طغرا (از آنندراج)
ظرفی که درمها در آن نگه دارند. (آنندراج). صندوق پول. کیسۀ پول. (ناظم الاطباء) : قلمدانش از بس درم دان شده غلافش به دستور همیان شده. ملا طغرا (از آنندراج)
درس خواننده. خوانندۀ درس. آنکه درس خواند. شاگرد را گویند و شخصی که پیش کسی چیزی بخواند. (برهان). شاگرد. (شرفنامۀمنیری). محصل. (ناظم الاطباء). علم خوان: آدم به گاهوارۀ او بود شیرخوار ادریس هم به مکتب او گشت درس خوان. خاقانی. ای به شبستان ملک با تو ظفر خاصگی وی به دبستان علم با تو خرد درسخوان. خاقانی. طفل چهل روزۀ کژمژزبان پیر چهل ساله بر او درس خوان. نظامی. ، در تداول امروز فارسی زبانان و در مقام تعریف و تمجید بر شاگرد و محصل ساعی و زرنگ و کوشا اطلاق شود
درس خواننده. خوانندۀ درس. آنکه درس خواند. شاگرد را گویند و شخصی که پیش کسی چیزی بخواند. (برهان). شاگرد. (شرفنامۀمنیری). محصل. (ناظم الاطباء). علم خوان: آدم به گاهوارۀ او بود شیرخوار ادریس هم به مکتب او گشت درس خوان. خاقانی. ای به شبستان ملک با تو ظفر خاصگی وی به دبستان علم با تو خرد درسخوان. خاقانی. طفل چهل روزۀ کژمژزبان پیر چهل ساله بر او درس خوان. نظامی. ، در تداول امروز فارسی زبانان و در مقام تعریف و تمجید بر شاگرد و محصل ساعی و زرنگ و کوشا اطلاق شود
دهی است از دهستان چناررود بخش آخورۀ شهرستان فریدن واقع در 46 هزارگزی جنوب خاوری آخوره و 5 هزارگزی راه چادگان به تنگ گزی، با 149 تن سکنه. آب آن از چشمه و رود خانه محلی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان چناررود بخش آخورۀ شهرستان فریدن واقع در 46 هزارگزی جنوب خاوری آخوره و 5 هزارگزی راه چادگان به تنگ گزی، با 149 تن سکنه. آب آن از چشمه و رود خانه محلی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
ترک بند و تسمۀ زین که بواسطۀ آن هر چیزی را در ترک اسب بندند. (ناظم الاطباء) ، جوالیقی در المعرب (ص 153) از قول ابوحاتم گوید اهل مکه کفل و سرین استر را درکون گویند وبر دراکین جمع بندند، و آن معرب از فارسی درکون است به معنی ’باب الاست’، بالای در. (ناظم الاطباء) ، سکوی نشیمن. (ناظم الاطباء)
ترک بند و تسمۀ زین که بواسطۀ آن هر چیزی را در ترک اسب بندند. (ناظم الاطباء) ، جوالیقی در المعرب (ص 153) از قول ابوحاتم گوید اهل مکه کفل و سرین استر را دَرْکون گویند وبر دَراکین جمع بندند، و آن معرب از فارسی دَرِکون است به معنی ’باب الاست’، بالای در. (ناظم الاطباء) ، سکوی نشیمن. (ناظم الاطباء)
ده کوچکی است از دهستان طغرابجرد بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 49 هزارگزی شمال زرند و 7 هزارگزی خاور راه فرعی زرند - راور. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان طغرابجرد بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 49 هزارگزی شمال زرند و 7 هزارگزی خاور راه فرعی زرند - راور. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان رستم آباد بخش رامهرمز شهرستان اهواز. واقع در 10هزارگزی جنوب رامهرمز و 6هزارگزی خاور راه اتومبیل رو رامهرمز به خلف آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
ده کوچکی است از دهستان رستم آباد بخش رامهرمز شهرستان اهواز. واقع در 10هزارگزی جنوب رامهرمز و 6هزارگزی خاور راه اتومبیل رو رامهرمز به خلف آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد. واقع در 30هزارگزی شمال خاوری دورود و کنار راه مالرو هزارجریب به زاغه، با 106 تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه و راه آن مالرو است. چندین مزرعۀ بزرگ و کوچک دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد. واقع در 30هزارگزی شمال خاوری دورود و کنار راه مالرو هزارجریب به زاغه، با 106 تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه و راه آن مالرو است. چندین مزرعۀ بزرگ و کوچک دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان خورخوره بخش مرکزی شهرستان سقز. واقع در 20هزارگزی جنوب خاور سقز و 6هزارگزی جنوب ده اسماعیلیه، 380 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. این ده دردو محل بفاصله 10 هزارگز واقع است بالا و پائین نامیده میشوند و سکنۀ پائین 240 تن است. دره وزان پائین 5هزارگزی خاور ده اسماعیلیه و دره وزان بالا 5هزارگزی جنوب آن ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان خورخوره بخش مرکزی شهرستان سقز. واقع در 20هزارگزی جنوب خاور سقز و 6هزارگزی جنوب ده اسماعیلیه، 380 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. این ده دردو محل بفاصله 10 هزارگز واقع است بالا و پائین نامیده میشوند و سکنۀ پائین 240 تن است. دره وزان پائین 5هزارگزی خاور ده اسماعیلیه و دره وزان بالا 5هزارگزی جنوب آن ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان خورخوره بخش دیواندره شهرستان سنندج. واقعدر 52هزارگزی باختر دیواندره و 10هزارگزی شمال باختری بست، با 110 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان خورخوره بخش دیواندره شهرستان سنندج. واقعدر 52هزارگزی باختر دیواندره و 10هزارگزی شمال باختری بست، با 110 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان برغان بخش کرج شهرستان تهران واقع در 32 هزارگزی شمال کرج، با 1026 تن سکنه. آب آن از رود محلی و چشمه سار تأمین می شود و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان برغان بخش کرج شهرستان تهران واقع در 32 هزارگزی شمال کرج، با 1026 تن سکنه. آب آن از رود محلی و چشمه سار تأمین می شود و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)